به بهانه 33 سالگی جادوگر


مطلبی درباره‌ی جشن تولد سی و سه سالگی علی کریمی از سایت ورزشی گل خواندم که بسیار دوست داشتی و زیبا بود، حیفم آمد نقل مطلب نکنم. بخوانید و از داشتن ورزشکارانی چون او لذت ببرید.


سي‌وسومين سالگرد تولد علي كريمي است و وب سايت رسمي فدراسيون جهاني فوتبال،  اين مناسبت را به ايرانيان تبريك گفت. همه جاي دنيا يادآوري سالروز تولد ستارگان و مفاخر فوتبال كشورهاي مختلف، بهانه‌اي براي تاكيد بر ارزش‌ها و تجليل از زحمات آنهاست و حالا نوبت ايرانيان رسيده است تا نشان بدهند براي تقدير از ستاره مردمي‌شان، منتظر زمان بازنشستگي او و يا چشم فروبستنش از جهان نمي‌مانند و به بلوغ لازم براي ارج نهادن به خدمات قهرمانان زنده خودشان رسيده‌اند. علي كريمي از نقطه نظر فني، انساني و حتي اخلاقي شايسته بهترينهاست، ما اما نمي‌توانيم انكار كنيم كه حالا چند سالي هست فرا رسيدن زادروز او نه تنها خوشحال‌مان نمي‌كند، بلكه با خودش موجي از حسرت و دل‌نگراني را برايمان به همراه مي‌آورد. شادماني امروز، سزاوار مردي است كه تولدش را در كنار دوستان پرشمارش جشن مي‌گيرد. در ذهن ما اما، شنيدن خبر تولد علي كريمي،‌ يك گام نزديك‌تر شدن آخرين ستاره واقعي فوتبال ايران به خط پايان را تداعي مي‌كند و اين،‌ مسلما چيزي نيست كه به خاطرش شعف‌زده و خشنود باشيم.

 ورود به 34 سالگي براي يك بازيكن حرفه‌اي فوتبال، برخاستن ناقوس بدصداي وداع قريب‌الوقوع با دنياي مستطيل سبز است و حالا هواداران جادوگر هم آرام آرام بايد خودشان را آماده به خاطر سپردن آخرين شعبده‌هاي او كنند. بازنشسته شدن سوپر استاري در اندازه‌هاي علي كريمي، بدون ترديد براي فوتبال هر كشوري يك خبر بد و يك اتفاق تلخ است، اما ابعاد ناراحت كننده چنين رويدادي بي‌گمان براي ايرانيان وسيع‌تر هم خواهد بود. براي فوتبال ما، علي كريمي آخرين مرد از تبار ستارگان حقيقي است؛ آنهايي كه سرشان به تن‌شان مي‌ارزد و آنقدر ارزشش را دارند كه پسربچه‌ها پوسترشان را روي ديوار بزنند يا نگاه مطالبه‌گر و پرتوقع جوانان امروزي را براي دقايقي از فوتبال مدرن اروپا، به سمت ورزشگاه‌هاي داخلي بچرخانند. نزديك شدن علي كريمي به ته خط، خبر از انقراض نسل بازيكناني مي‌دهد كه واقعا شايسته توجه يك ملت بودند، اهميت جايگاهي كه در آن قرار داشتند را مي‌دانستند و به عنوان «ستاره»، نيم‌نگاهي هم به وظايف اجتماعي‌شان داشتند. پس از امثال كريمي و مهدوي‌كيا، ميدان براي تركتازي بازيكنان متوسطي آماده مي‌شود كه نه‌تنها از نظر فني چنگي به دل نمي‌زنند، بلكه صداي اعتراض‌شان را هم فقط وقتي مي‌شود شنيد كه وصول مواجب ناسزاوارانه چند صد ميليوني‌شان چند صباحي به تاخير افتاده باشد. از فرداي بعد از علي كريمي، دل‌مان تنگ خواهد شد براي بازيكني كه آن‌قدر معرفت دارد كه در كوتاه‌ترين زمان ممكن به ملاقات بلندترين مرد ايران زمين بشتابد؛ پسر بيمار و رنجوري كه بزرگترين آرزويش ديدار با كريمي بود و به سرعت به اين رويا دست يافت.

 دورنماي دنياي بعد از علي كريمي، اصلا براي فوتبال ايران روشن نيست. بي‌ترديد همه ما سقوط وحشتناكي را تجربه خواهيم كرد، با جدايي از جادوگر و دل بستن به ستاره‌هاي قلابي و بي‌هويتي كه بعضي‌هاي‌شان شادي بعد از گل هم بلد نيستند! چقدر فاصله وجود دارد بين بازيكني مثل علي كريمي كه حتي به اعتراف سرسخت‌ترين مخالفانش هم كيفيت فني بين‌المللي داشت و البته هرگز حتي يك جمله هم در ستايش از خودش به زبان نياورد، با امثال غلامرضا رضايي و مهرداد اولادي كه اولي قيمت اصلي‌اش را دو ميليارد تومان ارزيابي مي‌كند و دومي همين ديروز مدعي بود تراكتوري‌ها بايد هشت بازيكن بدهند تا بتوانند او را بگيرند؟! اگر كسي بتواند اين فاصله نجومي را حساب كند، درخواهد يافت بعد از وداع ستاره‌هاي اصل و نسب‌داري مثل علي كريمي و مهدي مهدوي‌كيا، فوتبال ايران تا كجا عقبگرد خواهد داشت. جادوگر امروز شعله‌هاي شمع 33 سالگي‌اش را به باد مي‌سپارد و ما البته نگرانيم كه پس از او، ديگر دل كسي براي فوتبال بازي كردن با بچه‌هاي بي‌سرپرست تنگ نشود، نگران آن بازيكن جوانان پرسپوليس كه در كيوسك مي‌خوابد نباشد، استرس بي‌لباسي تيم ملي بانوان را نگيرد و دلش براي تنهايي‌هاي امثال بابك معصومي نلرزد.

 گاهي فكر مي‌كنيم كاش علي كريمي به جاي ايران در اروپا به دنيا مي‌آمد. شايد اگر او خارجي بود، هيچ‌گاه وضعيتي به وجود نمي‌آمد كه به خاطر اعتراضات صريحش به كمبودهاي وحشتناك موجود، بارها طعم اخراج و محروميت را بچشد و مدت‌ها گوشه‌نشين شود. در آن صورت حتما شرايطي برايش فراهم مي‌كردند كه ذره‌ذره استعدادش تبديل به چشمه‌هاي ناب هنر شود و ميليون‌ها نفر از تماشاي جادويش لذت ببرند. بالاتر از همه اينها اما، شايد اگر كريمي ايراني نبود، آقاي رييس فدراسيون فوتبال كشورمان تولد او را هم مثل زادروز فرانچسكو توتي تبريك مي‌گفت و به خاطرش دست به قلم مي‌برد!

بیشتر بخوانید:

0 comments:

Post a Comment